بانک مقالات فارسی

دانلود تحقیق بررسی حقوق زن در اسلام


بررسی حقوق زن در اسلام

دانلود تحقیق بررسی حقوق زن در اسلام

مقدمه:
انسان از گذشته‏هاى دور تا به امروز در پى شناسایى ‏حقوق خویش و در جهت تأمین‏و تضمین آن، همواره قربانى ‏داده است. پرداخت هزینه‏هاى سنگین در این راه به‏تدریج ‏جامعه بشرى را به سوى تنظیم و تدوین حقوق بشر هدایت ‏نمود. اعلامیه‏هاى حقوق که سابقه تدوین برخى از آنها به ‏قرنها قبل بازمى‏گردد نمونه‏اى از تلاش انسان در ‏این‏راستا مى‏باشد.‏
انسان همان موجودی است که آفرینش وى در زیباترین شکل ‏ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین ‏آفرینشى تحسین نموده، وبرهمین اساس جایگاه شایسته و ‏والای او را موردتاکیدقراردادهاست. :
‏(و لَقَد کرّمنا بَنى آدَمَ وَ حَملناهُم فى البرّ و البحر و رزقناهم ‏من الطیّبات و فضّلناهم على کثیرٍ ممّن خلقنا تفضیلاً )‏
بنابراین تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده ‏شده، برترى او در جهان به روشنى اعلام گردیده و آنچه ‏در آسمان و زمین است با اراده خداوندى در قبضه وى ‏‏(انسان) قرار گرفتهاست. در این نگرش الهى بر خلقت ‏انسان که سه محور آفرینش ویژه، جایگاه ویژه و اقتدار ‏ویژه این موجود مورد توجه قرار مى‏گیرد، برخوردارى از ‏حقوق ویژه نیز امرى طبیعى بوده به گونه‏اى که بدون آن، ‏ویژگیهاى سه‏گانه فوق معنا و مفهومى نخواهند داشت. به ‏تعبیر دقیق‏تر، رابطه مستقیمى میان گستره تواناییها و ‏استعداد انسان با گستره و دامنه حقوق وى وجود دارد. ‏به هر میزانى که استعداد خدادادى این موجود بیشتر ‏باشد دامنه استحقاق او نیز گسترده‏تر خواهد بود.
به حکم آیه شریفه «یا ایّها النّاس انّا خلقناکُم من ذکرٍ ‏و انثى و جَعَلناکُم شعوباً و قبائل لتعارفوا انّ اکرمَکم ‏عند اللَّهِ اَتقاکم » جنسیت هرگز ملاک برترى و امتیاز نبوده ‏بلکه امتیاز انسان چه زن و چه مرد بر اساس تقوا است. ‏زن و مرد گرچه از دو جنس متفاوتند اما از نظر انسانیت ‏با هم برابرند:‏

‏«یا ایها النّاس اتقّوا ربّکم الذى خَلَقَکُم من نفسٍ واحدهٍ و خلق ‏منها زوجها …؛» ‏
برابرى زن با مرد در اصل هویت انسانى، دلیل برابرى ‏آنان در سایر زمینه‏هاى زندگى است از قبیل برابرى در ‏کسب علم و دانش، برابرى در استقلال عمل و آزادى ‏انتخاب، برابرى در اموراقتصادى وبرابرى درمجازاتها ‏نظیرسرقت این نمونه‏ها نشانگر آن است که زن و مرد در ‏حیثیت و حقوق انسانى با یکدیگر برابرند. نکته‏اى که ‏لازم است مورد توجه قرار گیرد فرق میان تساوى و تشابه ‏حقوق است. تفاوتهاى فراوان زن و مرد از لحاظ جسمى ، ‏روانى و احساسى سبب گردیده است، اسلام که بر پایه فطرت ‏انسانى ، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این ‏تفاوتها، حقوقى براى زن و حقوقى براى مرد قائل شود که ‏سرجمع آن برابرى و تساوى میان آنان و نفى تبعیض جنسى ‏است. ‏
به تعبیر شهید مطهرى: «آنچه میان طرفداران حقوق اسلامى ‏از یک طرف و طرفداران پیروى از سیستمهاى غربى از طرف ‏دیگر مطرح است مسأله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است ‏نه تساوى حقوق آنها. کلمه «تساوى حقوق» یک مارک تقلبى ‏است که مقلّدان غرب بر روى این ره‏آورد غربى ‏چسبانیده‏اند … در نهضت عجولانه‏اى که در کمتر از یک ‏قرن اخیر به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن ‏کم و بیش حقوقى مشابه با مرد پیدا کرد؛ اما با توجه ‏به وضع طبیعى و احتیاجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق ‏مساوى با مرد پیدا نکرد، زیرا زن اگر بخواهد حقوق ‏مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پیدا کند ‏راه منحصرش این است که مشابهت حقوقى را از میان ‏بردارد. براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براىزن ‏حقوقى متناسب با خودش قائل شود.» ‏
علت تفاوتهاى حقوقى در امورى نظیر ارث، طلاق، تعدد ‏زوجات، ولایت، شهادت، قضاوت و امورى از این قبیل را ‏باید در تفاوتهاى وجودى میان این دو جست و جو نمود. ‏
با توجه به مطالب مذکور در این مقاله سعی شده است تا ‏مطالبی در خصوص وضعیت زنان در طول تاریخ و تفاوتهای ‏زنان و مردان در گذشته و حال و همچنین مطالبی پیرامون ‏حقوق زنان از منظر فقهی و حقوقی و در قسمتی دیگر از ‏زاویه اجتماعی و… ارائه شود .‏
‏ ‏

وضعیت زنان در جامعه عرب هنگام نزول قرآن:‏
عرب از همان زمانهای قدیم در شبه جزیره عربستان زندگی ‏می‌کرد، سرزمینی بی‏آب و علف و خشک و سوزان، و بیشتر ‏سکنه این سرزمین، از قبایل صحرانشین و دور از تمدن ‏بودند، و زندگیشان با غارت و شبیخون، اداره می‌شد، عرب ‏از یک سو، یعنی از طرف شمال شرقی به ایران و از طرف ‏شمال به روم و از ناحیه جنوب به شهرهاى حبشه و از طرف ‏غرب به مصر و سودان متصل بودند، و به همین جهت عمده ‏رسومشان رسوم توحش بود، که در بین آن رسوم، احیانا ‏اثرى از عادات روم و ایران و هند و مصر قدیم هم دیده ‏می‌شد.
عرب براى زن نه استقلالی در زندگی قائل بود و نه حرمت ‏و شرافتی، بله حرمتی که قائل بود براى بیت و خاندان ‏بود، زنان در عرب ارث نمی‌بردند، و تعدد زوجات آن هم ‏بدون حدی معین، جایز بود، همچنانکه در یهود نیز چنین ‏است، و همچنین در مساله طلاق براى زن اختیاری قائل ‏نبود، و دختران را زنده به گور می‌کرد، اولین قبیله‌ای ‏که دست‏به چنین جنایتی زد، قبیله بنو تمیم بود، و به ‏خاطر پیشامدی بود که در آن قبیله رخ داد، و آن این ‏بود که با نعمان بن منذر جنگ کردند، و عده‌ای از ‏دخترانشان اسیر شدند که داستانشان معروف است، و از ‏شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل ‏برسانند، و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند به تدریج ‏در قبایل دیگر عرب نیز معمول گردید، و عرب هر گاه ‏دختری برایش متولد می‌شد به فال بد گرفته و داشتن چنین ‏فرزندی را ننگ می‌دانست ‏بطوری که قرآن می‌فرماید: ‏‏”یتوارى من القوم من سوء ما بشر به” (۱) ‏
یعنى پدر دختر از شنیدن خبر ولادت دخترش خود را از ‏مردم پنهان می‌کرد و بر عکس هر چه بیشتر دارای پسر ‏می‌شد(هر چند پسر خوانده) خوشحال‏تر می‌گردید، و حتی بچه ‏زن شوهرداری را که با او زنا کرده بود، به خود ملحق ‏ما‌کرد و چه بسا اتفاق می‌افتاد که سران قوم و ‏زورمندان، بر سر یک پسری که با مادرش زنا کرده بودند ‏نزاع می‌کردند، و هر یک آن پسررابراىخودادعامی‌نمودند. ‏
البته از بعضی خانواده‌های عرب این رفتار هم سرزده، که ‏به زنان و مخصوصا دختران خود در امر ازدواج استقلال ‏داده، و رعایت رضایت و انتخاب خود او را کرده باشند، ‏که این رفتار از عرب، شبیه همان عادتی است که گفتیم ‏در اشراف ایرانیان معمول بود، و خود یکی از آثار ‏امتیازطبقاتی در جامعه است. ‏


تعداد صفحات : 56 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود


هشتگ : , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,