این مقاله به بررسی تاریخچه، ابعاد سیاسی و نظامی، و راهبردهای جهانی در برابر گسترش سلاح های کشتار جمعی از جمله در خاورمیانه و خلیج فارس می پردازد.
مقدمه:
سلاح های کشتار جمعی به عنوان یکی از خطرناک ترین ابزارهای تهدید امنیت جهانی، همواره محور توجه سیاست گذاران بین المللی قرار داشته اند. این سلاح ها که شامل سلاح های هسته ای، شیمیایی و میکروبی می شوند، با قدرت تخریب بسیار بالا و تاثیرات بلندمدت انسانی و محیط زیستی، توان ایجاد بی ثباتی در مناطق مختلف را دارند. استفاده یا حتی تهدید به استفاده از این سلاح ها، تغییرات جدی در راهبردهای نظامی کشورها ایجاد کرده است.
در پی حوادث یازدهم سپتامبر، ایالات متحده با نگرشی بازنگری شده نسبت به تهدیدات جهانی، تلاش های خود را برای مهار توسعه سلاح های کشتار جمعی افزایش داد. خلیج فارس به دلیل موقعیت ژئوپولیتیکی و منابع غنی انرژی، به یکی از اصلی ترین نقاط تمرکز این سیاست ها تبدیل شد. راهبردهای نظامی و سیاسی آمریکا در این منطقه نه تنها شامل حضور نظامی بلکه شامل اقدامات پیشگیرانه در برابر تولید و انتقال این نوع سلاح ها بوده اند.
در این چارچوب، موضوع برنامه های هسته ای ایران و عراق از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ایران از دهه ۱۳۵۰ شمسی فعالیت های هسته ای خود را آغاز کرد که در ابتدا جنبه ای کاملاً صلح آمیز داشت. با این حال، تغییرات سیاسی و امنیتی بین المللی باعث طرح اتهامات متعدد از سوی کشورهای غربی نسبت به اهداف این برنامه شد. ایران همواره بر ماهیت صلح آمیز فعالیت های خود تاکید داشته و مخالفت رسمی خود را با تولید و استفاده از سلاح های کشتار جمعی اعلام کرده است.
از سوی دیگر، عراق نیز پیش از جنگ خلیج فارس دارای برنامه های هسته ای و شیمیایی بود که در جریان بازرسی های سازمان ملل شناسایی شدند. تسلیحات پرتاب کننده عراق و استفاده از سلاح های شیمیایی در جنگ ها، منجر به واکنش های بین المللی گسترده ای گردید. این اقدامات نمونه ای از چگونگی بهره گیری از سلاح های کشتار جمعی در منازعات منطقه ای به شمار می روند.
در راستای مقابله با چنین تهدیداتی، آمریکا ضمن تقویت نیروهای نظامی خود در منطقه، بر استقرار سامانه های دفاعی پیشرفته، تقویت ارتش و همکاری های امنیتی با کشورهای هم پیمان تمرکز کرد. حضور فعال ناوهای جنگی و پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس، به نوعی نشان دهنده راهبرد بلندمدت این کشور برای مهار تهدیدات احتمالی است.
بر اساس دکترین امنیت ملی آمریکا، پیشگیری از دستیابی دولت های موسوم به سرکش به سلاح های کشتار جمعی، اولویتی راهبردی محسوب می شود. این سیاست شامل همکاری با متحدان سنتی و همچنین بهره گیری از روابط جدید با قدرت های منطقه ای و جهانی است. هدف، ایجاد یک ساختار بازدارنده برای کنترل انتقال فناوری و مواد حساس مرتبط با این نوع تسلیحات است.
در ادامه، بررسی سامانه های دفاعی آمریکا در منطقه و نقش آن در مقابله با تهدیدات احتمالی سلاح های کشتار جمعی اهمیت می یابد. این سامانه ها شامل سپرهای دفاع موشکی، سیستم های رهگیری پیشرفته و پایگاه های مستقر در کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند. با توسعه این سامانه ها، آمریکا تلاش دارد به تهدیدات فرامنطقه ای و احتمالی با سرعت و دقت پاسخ دهد.
راهبرد مقابله با گسترش سلاح های کشتار جمعی صرفاً محدود به اقدامات نظامی نیست، بلکه شامل رویکردهای حقوقی و دیپلماتیک نیز می شود. استفاده از نهادهای بین المللی، نظارت های سازمان های بین المللی، اعمال تحریم ها و تشویق به شفاف سازی فعالیت های هسته ای بخشی از تلاش های جهانی برای جلوگیری از اشاعه این سلاح ها است.
فهرست مطالب
اهداف نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر
مقدمه
گفتار 1: جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی
سابقه فعالیتهای هسته ای ایران
اتهام علیه ایران
موضع جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با توسعه سلاحهای کشتار جمعی
سابقه فعالیتهای هسته ای عراق
سلاحهای پرتاب کننده عراق
گفتار 2: تقویت نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس
تقویت نیروی زمینی ارتش آمریکا
تقویت نیروی هوایی ارتش آمریکا
تقویت نیروی دریایی ارتش آمریکا
ایجاد یک سیستم دفاع موشکی در منطقه